پدر خوب با عشوه حرف نمی زند بگو خب!
به گزارش ملیت به نقل از جهان نیوز، برداشتن ابرو، استفاده از ریمل، کرم پودر و... تنها بخشی از خدمات ارائه شده در بعضی آرایشگاه های مردانه به شمار می رود. همچنین شیوه راه رفتن، حرف زدن و حتی نوع رابطه مردانی که به زنان شبیه هستند در حال افزایش است. نقش اجتماعی پدر در فرهنگ ایرانی با این سبک زندگی مدرن تفاوت چشمگیری دارد. اغلب مردم ایران به خاطر نوع اجتماعی شدنشان، پدر را نه با ابروهای "تتو" کرده بلکه با چهره ای مردانه و مقتدر می شناسند.
افراد در هر اجتماعی هنجارها، عرف ها و ارزش های جامعه خود را یاد می گیرند. آموزش فرهنگی انسان از کودکی تا بزرگسالی ادامه دارد و فرهنگ سازان با کمک رسانه، آموزش، تولید و... به فرهنگ شکل می دهند. به گفته دانشمندان علوم ارتباطات تاثیرگذارترین رسانه تلویزیون است که به خاطر نمایشی بودن و استفاده از جاذبه های بصری بیشترین مخاطب را دارد. پدر در سریال های ایرانی طوری نمایش داده می شود که مورد پسند مخاطب است یعنی همانطور که فرهنگ ایرانیان تایید می کند.
وقتی نگاهی به خاطرات دور و نزدیک سریال های ایرانی می اندازیم به شباهت پرطرفدارترین پدران سریال ها پی می بریم."اسداله خان" پدرسالار برای فرزندانش مردی مهربان و دلسوز و پدری خانواده دوست، سخت گیر و پرصلابت است. ظاهری پرجذبه و مردانه دارد. با عشوه و ناز حرف نمی زند. خانواده اش را طرد نمی کند و به هر قیمتی می خواهد بنیان خانه را حفظ کند. البته ایراداتی نیز در کاراکترهای پدر ایرانی هست که خیلی از تماشاگران عامدانه دست به حذف ادراکی آنها می زنند. یعنی آنچنان شیفته این نوع شخصیت و نقش پدرانه می شوند که موارد منفی را یا نمی بینند یا آنها را لازم می دانند.
علاقه به پدری مقتدر در سریال ستایش بیشتر به چشم می آید. آنجا که "حشمت فردوس" در برابر پدر ستایش قرار می گیرد، هرچند تلاش می شود وی فردی ظالم، قلدر و غیرقانونی به تصویر کشیده شود اما به خاطر علاقه ای که به خانواده اش دارد و دلسوزی که نسبت به فرزندانش نشان می دهد محبوب تر از پدر ستایش است. دیالوگ های پرشور و حادثه آفرینی این نقش ها در محبوبیت آنان بی تاثیر نیست. حشمت فردوس مردی با خدا و مردم دار که حاضر است برای خانواده اش زد و بند هم کند!
در تاریخ اسطوره ای و افسانه ای ایران اینطور شخصیت ها بسیار دیده می شوند. حتی در تاریخ کتبی نیز پدرانی تبدیل به اسطوره می گردند که خانواده دوست و باصلابت هستند. مردان سلحشوری مثل جلال الدین خوارزمشاه که حاضرند برای دفاع از خانواده و ناموس خود از همه چیز بگذرند.
سریال مادرانه نقشی امروزی تر را از پدر به نمایش درمی آورد. "اردلان تمجید" حاضر است برای دفاع از فرزندانش کتک بخورد، اموالش را از دست بدهد و حتی سبک زندگی اش را عوض کند. البته این از جان گذشتگی ها به هیچ وجه به قهرمان های فیلم فارسی نزدیک نیستند و جنس فداکاری های پدران متفاوت است.
پدر در فرهنگ ایرانی نقشی کلیدی بازی می کند که خانواده حول آن می چرخد. شاید سخت گیری اردلان تمجید، حشمت فردوس و اسداله خان در پدرسالار زیاد باشد اما هیچ وقت این سختگیری ها باعث نشده که مخاطبان از پدر متنفر شوند.
پدری که مهربان و دلسوز است اما این را بیان نمی کند. خانواده اش را با غیرت نگه می دارد و آن را از سستی و گسست دور می کند. مردانی که غیرت را به فراموشی سپرده اند، خانواده را فرعی می دانند و ظاهرشان را از مردانگی خارج کرده اند در اذهان اکثر مردم ایران پدرهای کاملی نیستند! بگو خب!
نظرات شما عزیزان: